نتیجه: اهل سنت اولی الامر را به دو صورت معنا کردهاند:
الف) والیان و دانشمندان به شرطی که حکمشان منطبق بر احکام خدا باشد.
ب) اهل حل و عقد بدون قید و شرط؛ زیرا اجماع آنان مصون از خطاست.
دسته اول: امام علیg و اهل بیتD
حاکم حسکانی به سند خود از امام علیgاز رسول خداs: «شریکان من کسانیاند که خداوند (اطاعت) آنان را با اطاعت خویش و من را کنار هم آورد و درباره آنان چنین نازل کرد: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ » من گفتم: ای پیامبر خدا، آنان چه کسانیاند؟ فرمود: تو نخستین آنان هستی.
جوینی: محاجه امام علی با برخی صحابه در زمان خلافت عثمان: «علی به آنان فرمود: شما را به خدا سوگند میدهم! آیا میدانید هنگامی که آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» و آیه «أنما ولیکم ....» و آیه «و لم یتخذوا من دون الله ... » نازل شد، مردم گفتند: ای رسول خدا ، آیا «اولی الامر» و «والذین آمنوا» و «المؤمنین» افرادی خاص و برخی از مؤمناناند یا شامل همه آنان میشود؟ پس خداوند به پیامبرش دستور داد والایان را به مردم بشناساند... پس رسول خدا مرا در غدیر خم برای مردم نصب کرد... »
حسکانی نیز شأن نزول آیه را دربارهی جانشینی امام علی در مدینه به جای رسول خدا در ماجرای جنگ تبوک میداند.
دسته دوم: فرماندهان منصوب
سیوطی: آیه «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ» درباره عبدالله بن حذافة بن قیس نازل شد، هنگامی که حضرت رسول وی را به فرماندهی سپاهی گماشتند.
سدی: آیه درباره خالد بن ولید است که به فرماندهی سپاهی از ناحیه پیامبر خدا منصوب شد و با عمار یاسر اختلاف پیدا کرد.
دسته سوم: عالمان و فقیهان
حاکم نیشابوری: «آنان اهل فقه و دین و اهل طاعت خدایند، مردم را به دینشان آگاه میکنند. ....»
دسته چهارم: تمام اصحاب پیامبر (این نظر در عصر صحابه نبوده و در زمان تابعان پدید آمده است».
دسته پنجم: ابوبکر و عمر (نظر عکرمه) و عثمان و امام علی و ابن مسعود (کلبی)
دسته ششم: امانتداران (افرادی که آیه قبل دستور داده امانات را به آنان بسپارید).
روایات دیگر در صدد بیان شأن نزول یا تفسیر اولی الامر نیست.
الف) هیچ روایتی دلالت نکرده که اطاعت اولی الامر مشروط به شرط (عدم معصیت) باشد. چنین حدیثی از صحابه و تابعین نقل نشده که دو دسته روایت را به هم پیوند دهد.
دو امر دشوار در این پیوند: الف) عدم وجود دلیل بر این پیوند: زیرا حداقل در عصر صحابه اولی الامر به حاکمان و سلاطین معنا نشده بود و در دورانهای بعد در بین اهل سنت طرفدارانی یافت. + بعد با احادیث کیفیت اطاعت (مشروط به عدم معصیت) پیوند خورد.
ب) عدم امکان اجرای این نظریه در عمل. مثال: اگر حاکم به جای صلح، حکم به جنگ بدهد، کیفیت تشخیص صحیح: استفتا از فقیه: آیا فتوای فقیه اطاعت از خداست؟ چه کسی عهدهدار تشخیص است؟
4. اشکال اولی الامر دانستن عالمان و فقیهان
الف) مقید بودن اطاعت آنان
ب) اطاعت اولی الامر ارشادی (ارشاد به حکم عقل) خواهد بود، نه مولوی در حالیکه ظاهر آیه اطاعت مولوی است به اطاعت مطلق از اولی الامر
5. تطبیق اولی الامر بر افرادی خاص: اجتهاد شخصی عکرمه است.
6. تطبیق آیه با شأن نزول بیان شده از اهل سنت دشوار است.
الف) شأن نزول به نقل از ابن عباس در مورد فرمانده سپاه (عبدالله بن حُذافة): وی به زیردستان دستور میدهد که وارد آتش شوند، ولی جوانی میگوید: از این امر به رسول خدا پناه ببرید. آنان جریان را به رسول خدا گفتند. پیامبر فرمود: اگر داخل میشدید، هرگز راه عذری نداشتید، اطاعت تنها در امور معروف رواست.
پیام این آیه با شأن نزول که خبر واحد است، قابل انطباق نیست. زیرا آیه اطاعت اولی الامر را بیان میکند و حدود اطاعت اولی الامر را.
بنابراین معلوم نیست این آیه پس از ماجرای عبدالله بن حذافة نازل شده باشد تا سبب نزول آیه به شمار آید.
ظاهرا سدی این شأن نزول را از باب تطبیق بر آیه مطرح کرده است.
شاهد:
نتیجه: روایات اهل سنت تنها روایات دسته اول پذیرفتنی است، زیرا با اطلاق اطاعت از اولی الامر و روایات متعدد از پیامبر خدا توافق دارد.
بنابراین «اولی الامر» تنها بر افرادی معین از معصومان اطلاق میشود که نخستین آنان امام علی است.
+ شأن نزول منقول از مجاهد
•اولی الامر درباره امیر مؤمنان نازل شد، هنگامی که رسول خدا ایشان را در مدینه به جای خود گذاشت و علی عرض کرد: «آیا مرا در میان زنان و کودکان وا میگذارید؟» فرمود: «آیا خشنود نیستی برای من به منزله هارون برای موسی باشی؟»
شواهد صحت شأن نزول منقول از مجاهد
تذکر:
اگر طبق روایات اهل سنت، آیه شریفه را تنها درباره منصوبان از سوی پیامبر بدانیم (فرماندهان سپاهان)
موضوع :